سلام.من دیگه خسته شدم از زندگیم شوهرم از وقتی بیدار میشه میرع با دوستاش تا ناهار وقتی ام ناهار میخوره میره با دوستاش تا شام و شام هم که میاد به هر بهونه ای که باشه میره هرشب علکی خودشو میزنه مریضی یا هربهونه ای میره .جدیدا هم میگه دیگه سرکارم نمیرم میخا کار جدید بکنم اونوخ هیچ پولی هم نداریم .منم پیش مادر شوهرمم چن وقته همه اش تنهام .چند ساله اینجوره.راهنماییم کنید الان دیگه همه اش قهرم باهاش