فرازونشیب های زندگی با فرد معتاد

سلام خواهرای گلم اومدم یکم دردودل کنم باهاتون۲۲سالمه داره میشه۴سال که ازدواج کردم دانشگاه دولتی بودم دوترم خوندم ازحسودیش نزاشت ادامه بدم ،۳۶سالشه از۲۰سالگی اعتیادداشته چندین بارکمپ بوده خانوادش وخودش منو فریب دادن فامیلم هستن تازه!!!دوماه پیش رفته بودم خونه بابام به مدت‌۳ماه اومدن قول شرف دادکه  دیگه مصرف نمیکنه حالاکه برگشتم صدبرابربدترشده،شبا تاصبح نمی‌خوابه میره بیرون میپرسم می‌پیچونه خانوادشم که باما۴۰دقیقه فاصله دارن یه سر نمیزنن انگار اینو گردن نمیگیرن انقدر که عنه و بدرنخور برادر وخواهرش آدم حسابش نمیکنن کل فامیل البته همینن باهیچ کس رفت وآمدنداریم چون همه میدونن چه اشغالیه،شبا تاصبح فیلم وعکس مستهجن میبینه عکسای پیرزنارو جق میزنه ،نعوذ نداره اصلا یه درصد درست بشو نیست هرچقدر من کوتاه اومدم تواین زندگی هرچی تلاش کردم بی فایده بود خونه ام که توشیم به نام پدرشه یه ارزن نداره خودش ،خانوادش مفت نمی ارزن انقدرکه بدخواه و بدجنسن برا کسی خوب نمی‌خوان بخاطرهمون همیشه تو بدبختی هستن روزخوش ندیدن تو زندگیشون،شما جای من بودین بااین وضعیت چیکارمیکردین ازخدامیخوام هیییچ کس حتی دشمنم توموقعیت من نباشه🙏🏼