چند روز پیش مامانم خونمون بود منو شوهرم خیلی بحث میکنیم شوهرم اصلا رعایت نمیکنه مامانم هست جلوش هرچی میگه بهم سر بچه هم هی باهام دعوا میکنه یه بچه یه ساله دارم هی میگه مراقب باش به اینجا نخوره به اونجا نخوره وای چیزیش نشه وای بگیرش خلاصه که خیلی حساسه روش اخه من مادرم خودم میدونم چجوری بچه رو نگه دارم دیگه مگه از صبح تا شب سرکاره اون میگه چیکار کنم خلاصه سرتونو درد نیارم دلم خونه جلو مامانم بخاطر بچه دست روم بلندکرد مامانمم ناراحت شد گفت نزنش بی وجدان واسه چی میزنیش اونم دادوبیداد رو مامانم خلاصه مامانم گذاشت رفت الان چهار روزه با شوهرم قهریم اصلا خونه غذا نمیخوره یکسره بدوبیراه میگه نمیدونم چیکار کنم
وای نگو خاهر این مردا همشون اینجورین منم پریشب با شوهرم سر پسرم دعوا کردیم اخرش خاسدم برم خونمون انقد ک نفهم بازی در میاره ولی جلومو گرف خسته میشه ادم ولی باز باید بسازیم
بهش میگفتی اگه بلدی خودت بیا بزرگش کن بگو تو باید اصاب برام بزاری تا با بچت درست رفتار کنم خیلی بده روت دست بلند کرده به قهربودنت ادامه بده تا خودش آشتی کنه