خانما بیاید تو تاپیک اخرم نظر بدین

منم به شوهرم گفتم بی احترامی کردن بهمون مخصوصا من.به قول خودشون بعد یسال عجب راهتون افتاد بیاین 

درصورتی که میدونستن مادرم مریضه منم بدگشتم گفتم مادرم مریض بود جایی نرفتیم

هی هم داییش میگفت نراحت نشیا ناراحت نشی😒خودشم  میگفت من پرتوقعم

به شو هرم گفتم حالا خوبه بعد یسال رفتیم اینجوری کردن دوسه سال میشد چیکار میکردن

اونم قبول داشت

جالب اینجا بود به زور میگفتن چرا زنگ نمیزنی چرا با زندایی صمیمی نیستی همه حرفاتو بزنی انگار من بچم اونم مادرمه بخوان صحبت کنم اونم با یه حرف ببر بیار حرسشون گرفنه بود که نرفتیم و نیومدن خونمون و رو نمیدم

بعدشم زنداییش اس ام اس داد سلام خوبی منم سرد گفتم ممنون مرسی اس بعدیشم جواب ندادم ک محل نزاشتم

مرسی عزیزم بخاطر زاهنماییت

بخدا نمیدونستم چیکارکنم چون چند وقت دیکه عیده همه برادرشوهرمینا با مادرشوهرمینا میخوتن برن  اگه برم خونشون  وسرد برخورد کنم و محل نزارم میخوان جلواونا و پشتم هی بگن هی بگن تو فامیل که میگففتن این عروس فلانی اینجوریه ها ولی باور نداشتیم تا خودمون دیدیم چون میخوان دخترخودشونو خیلی خوب و زرنگ جلوه بدن ک تو چشم  همه کنن و بالاببرنش چون تحصیلاتش بیشتره وگرنه یه دره اخلاق و قیافه و هیکل نداره عین پیرزناست قشنگ ولی 

میخوان همش منو خراب کنن 

نرمم همینجورمیکنن😔موندم همشم تقصیر مادرشوهرمه جلو اونا خارم کرده به خاطر پیزهایی که به من مربوط نبوده

همین بیتفاوتی خودمو شوهرم و اینکه اجازه نمیدیم تو زندگیمیون دخالت کنن خیلی میسوزونه اونارو و وینکه من همیه جوره خیلی سرتراز دخترشم فقط تحصیلات فرق داره که واقعا دختر بی خلاقی یه و تظاهربه خوب بودن میکنه و فقط فیس میاد

بی اخلاق بی اخلاقم نیستن فقط خیلی پرتوقع هستن

وای شما درست میگی من خیلی حرفای بقیه برام مهمه

چون تنها هستم باهمه خوبم و امه هم میخوان سواستفاده کنن

مرسی که اومدی تو تاپیکم خیلی حال دلن بد بود😘خواهرندارم راهنمایی کنه مادرمم مریض نخواستم اذیت بشه

نی نی یار۵@لطفا تاپیکم حذف بشه