🦋🤣خاطره خنده دار تعریف کنید🤣

بهش بگم یا نه که چرا گوشیتو نمیدی دستم  یا اصلا چی داری که انقدر قایمش میکنی ازم ؟؟

 شاید نبینید پیامم رو  به خاطر همین درخواست دوستی میدم   تا از قسمت اعلان و درخواست ها براتون پیام بیاد 

حالا من خودم ادمی هستم که خوشم نمیاد دست به گوشی کسی بزنم و برم بگردم توش و خوشمم نمیاد کسی به گوشیم دست بزنه 

 ولی از روزی که گوشیو از دستم کشیدو رفت اونطرف  کلا ذهنم در گیره خیلی تعجب کردم حرکتش خیلی سنگین بود البته بگم دستش خورد باز شد صفحه گوشی بعد که رفت اونطرف سریع قفل کرد گفت ی چیز شخصیه

همین الان تو ی تایپک ب ی دختر شوهر پیدا کردیم  🤣و دختر پسر باهم اوکی شدن من اومدم 🤣🤦🏼‍♀️

عزیزم اوایل نامزدی بحث رو کشومدم رو به فیلم های پو. ر. ن. و اینکه بدن ادمی همیچین توانایی که نشون میدن نداره و اغراق هست و کلی دارو مصرف میکنن و اینا 

 چون بالاخره پسرن و تحت تاثیر هر چیزی نگاه میکنن 

 خودش گفت چند باری تحت تاثیر  دوستاش دیده 

گفت دیگه نمیبینم 

 ی بارم ی کاری پیش اومد میخاستم چیزی بفرستم براش ولی نشد. بهش گفتم ایدی اینستات رو بده تا برات بفرستم اصلا رو خودش نزاشت. راستش دارم ایدیشو ۵۰۰ تا فالور داره حس میکنم اونجا فالو داره ی سری افراد رو که نمیخاد من بفهمم میدونید که دیگه چی میگم البته پیجش بستس 

 اینم بگم پیج پدرش هم پیدا کردم که متاسفانه کلی خانم .... فالو داره  از این میترسم 

 راستش چمد روز پیش من ۴۰ دقیقه تنهاش گذاشتم تو ماشین هیچکس نبود اطراف. وقتی میخاستم برم سمت ماشین  با خودم گفتم خدا کنه نبینم اون چیزی رو که تو ذهنم هست 

 ولی متاسفانه تواینستا بود و در حال ما لش  خودش  و همین که من نشستم هول کرد  سعی میکرد جوری بشینه که من نبینم چه تغییری تو بدنش افتاده 

باشه عزیزم ممنون 

واقیعتش دارم دیونه میشم 

 کسی رو ندارم   همش فکرو خیال  

 نمی دونم چیکار کنم اصلا 

 چند شبه خواب ندارم بخدا 

خدا خیرتون بده که کمکم میکنید 

بین دو طرف هیچ چیزی شخصی نیست .

یه غلطایی میکنه ها به نظرم 

من به میلاد به شوخی شک میکنم با اینکه میدونم چقد دوسم داره😐بخدا کل گوشیشو بهم نشون میده در لحظه 

که بگه تو داری اشتباه فکر میکنی و من فقط خودتو دارم 

😐چندسالشه که اهل مالش و خود... هستش 

فکر کنم کم سن و ساله خیلی 

اینم بگم که اصلا سواد رابطه نداره بعضی رفتاراش خیلی بچگونس وقتی بهش میگم. و تو ضیح میدم بهش تازه میفهمه اشتباه کرده 

 چند بار با شوخی با جدی بهش گفتم بریم مشاوره یا اینکه  تو  تو رابطه ای این خرف و این حرکت مال تو نیست.  همه بحث ها مون رو اون شروع میکنه بهشم چند بار گفتم دقت کن روی رفتار هات و گفته هات وقتی بحثی رو شروع میکنه  من بهش تو ضیح میدم که اشتباه بر داشت کرده یا اشتباه گفته این رو  قبول داره که اشتباه هست یعنی قانع میشه که کارش درست نبوده ولی  قبول نمیکنه 

 هر بار هم بهش گفتم که همه بحث ها مون رو تو شروع میکنی من واضح خواستم رو میگم بهش که مثلا امروز من حالم خوب نیست فلان کار رو انجام نده نفلان کلمه رو نگو ولی لج میکنه میگه 

بهش میگم خسته نشدی انقدر از مسائل ج ن س ی حرف زدی امروز رو میشه لطفا صحبت نکنیم ازش  میگه باشه ولی باز میگه  میگم من رو به این لفظ صدا نکن جالبنیست من دوست ندارم ی چیز دیگه بگو عزیزم باز همون رو میگه منم عصبی میشم 

میریزم بهم

با  جدیت بهش گفتم 

با شوخی با خنده 

 با محبت 

 با کنایه 

 اصلااااا