من2بار خیانت دیدم از دوست پسرام
یکیش 6سال دوستی رو زیر پا گذاشت
یکیش 1 ماه...
اولی رو جریان داره،اونزمان که تو خدمت بود، بازداشتش کرده بودن سر درگیری تو پادگان، گوشیش دست نگهبان بود،، اون نگهبانه بهم گفت فهمیدم و سکوت کردم... تا اینکه همین نگهبانه شماره منو داده بود به اون یکی دختره که تازه باهاش دوست شده بود.... زنگ زد دختره کلی عذرخواهی کرد و گفت نمیدونستم باشما6سال دوسته... دوهفته گذشت و باز سکوت کردم گفت میخوام بیام مرخصی فقط دیدن تو،،،.آخرسر نگو خودش فهمید که من میدونم،،، اومد گفت سکوت تو آدمو دق میده.... نگاش کردم بغلش کردم سفت و محکم، ترسیده بود،، ولی هیچی نمیگفت...وقتی اومدم خونه زنگ زد،، جواب ندادم،، براش پیام گذاشتم که نمیخواستم به روت بیارم تا رومون به روی هم باز نشه، حالا که خودت با گستاخی تو روم آووردی،،،این رابطه برای همیشه تموم میشه...دلسردو دلشکسته بودم،،اونموقع ها 22سالم بود اونم 24،، زنگ زد کلی التماس کرد،،تو حرم حضرت معصومه بود خیلی گریه کرد،، خیلی عذرخواهی کرد،،، منم بخشیدم...برگشتم اما با دلسردی و دلشکستگی،، حسی دیگه نداشتم شاید زنش نبودم بچه ای نداشتیم اما 6سال از عمرم پاش رفته بود... همه هم میدونستن،، فامیل بودیم....یجورایی نشون هم بودیم،، عاشق هم بودیم...ما همینطور ادامه دادیم،، 6 ماه گذشت... ما هرساعت هرلحظه حرف میزدیم،،، دقیقه هامون پر بود از هوای همدیگه،،یروزی قراربودچندروزی رو بره مشهدبا دوستاش..حس منفی داشتم...انگار حس خوبی به این مشهد رفتنه نداشتم اما همش تودلم بود و سکوت میکردم،،
یروزی خواهرم اومد گفت فلانی با یه دختره اومده مغازه ما،، گفتم عه بیشعور بیخبر از مشهد برگشته کی بود دختره،، حتما دخترعموشه...چون خواهرنداشت... خواهرم گفت نه... یه دختر کمسن وسال بود،، نامزدش بود، اومده بودن خرید عقد...پاهام سست شد...الان که اینو مینویسم پوچم از هیچ....خالی ام،، حتی قلبی تو سینم بیتفاوت کارمیکنه... سنگدل و بی احساس شدم...تموم شد
8سال تنهایی کشیدم تا 3سال پیش،،، با یکی دیگه دوست شدم اونم بهم خیانت کرد...
الان تنهام،،، تنهای مطلق،، خسته ی مطلق،،
نبخشیدم هیچکسیو دیگه نبخشیدم....
میدونی، گاهی وقتا بخشیدن واسه وقتیه که یکی تو خیابون رد میشه و تنه ش میخوره به تنه ی تو... برمیگرده عذرخواهی میکنه و توام میگی خواهش میکنم....
خیانت یعنی تو باشی و دیگری رو ترجیح بده... تو باشی و نادیده بگیرتت،، غرورتو،، شخصیتتو،، وجودتو، حضورتو،، کلامتو، مهرومحبتتو عمرتو، خرجش کنی و بره همه ی اینارو خرج دیگری کنه...
خیانت بخشش نداره تمام...