2777
2789

بچها مامانم یه خونه جدید خریده تقریبا ۵ماهی میشه 

یه همسایه روبریی داره ۲۴ری این زن تو پنجره بود دور برشو نگاه میکرد و زل میزد به پنجره خونه مامانم ما هم از داخل خونه نگاش میکردیم کلی میخندیدیم این چرا اینجوریه یه روز تو کوچه منو خواهرمو دید یه جوری نگاهمون میکرد انگار آدم ندیده سر کوچه رسید وایستاد دوباره زل زد بهمون چقد دلم گرفت برای نگاهش یعنی چی تو فکرش بود 😢

جوون بود یه پسره ۱۰ساله داشت نزدیک دو هفته ای می شد نبود مادرم میگفت خیلی وقته ندیدمش امروز بهم خبر دادن کشتنش تو باغ شهریار جنازشو انداختن خونه اش تهران یافت آباد جنازش تو شهریار پیدا شده خیلی عجیبه  کوچه پر مامور بود بدبخت بچش بی مادر شد حیف جوونیش آخه چرا کشتنش ؟ هرچی زدم گوگل حوادث قتل چیزی بالا نیومد از فکرش خوابم نمیره خدا رحمتش کنه 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چه قدر وحشتناک

صدایت میکنم اما                                                                 جوابت را نمیخواهم                                                              که در هر پاسخت                                                                  یک مثنوی کم میشود از من                        

شاید از شما کمک می خواسته که این جوری نگاهتون می کرده

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
شاید توکوچه میخواسته باهاشون حرف بزنه 

نمی دونم چرا دلم ریش ریش شد واسش طفلک بی پناه بوده😢

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨

الان منم فکرم‌مشغولش شد

طفلی بچش بی کس شد الان بهزیستی میبرن فکرکنم

وای کباب شدم

کاربریم لغو شده واسه همین تاریخ عضویتم تازست🤕😥نامردی یعنی حرف بدی نزنی حتی تاپیک هم‌نداشته باشی ولی لغو کاربری بشی😭زندگیم تشکیل شده از عشقم و پسرم میمیرم واسه جفتشون❤یک بانو که قبلاً شاغل بوده ولی الآن شاغل در بخش مادریه😍
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز