حوصلم سر رفته برای من که خیلی خنده داره
بگو بگو
خب بگو خودتو
من ازدواج نکردم اکسمو بگم؟🤪
لایکم کن بیام بخونم
خوب بگو
برا من که هنوز اتفاق نیفتاده😁😁
داخل ی گروه بودیم دنبال رل واسع هم می‌گشتیم از هم خیلی تعریف میکردیم بعد خودمون عاشق هم شدیم
با کلی ترس بهم پیام داده بود میشه باهات حرف بزنم اگ وقت داری گفتم بله بفرمایید بار اولی ک زنگ میزد از شدت استرس و خجالت فقط می‌خندید ولی سعی میکرد منی ک صد برابر بد تر از خدش بودمو به حرف بیاره تا خجالتم بریزه🙂😂
دختر خیلی شیطونی بودم باهاش تلفنی قرار گذاشتم اما تیپمو ی مدل دیگه گفتم اون بیچاره همه چیو دقیق گفت بعد که سر قرار اومد حرص میخورد و به گوشیم زنگ میزد من رو ب روش بودم اما منو نمیشناخت خیلی کیف کردم
با دوستم رفته بودم دانشگاهش
اتفاقی رفتیم سر یکی از کلاسا
پسر پر شر و شور دانشگاه بود که با همه صمیمی بود و بهترین دانشجوی کلاس بود تو نگاه اول ازش خوشم اومد
خیلی خوش تیپ، با یه عالمه اکسسوری مثل انگشتر و گردنبند و اینا
وقتی خواستن عکس دست جمعی بگیرن دید تنها نشستم به منم گفت بیا تو عکس، گفتم نه من مهمانم ممنون. اصرار کرد ولی باز نرفتم
چند ماه بعد دوستم پسررو دید و گفت من ازش خوشم میاد
دوست شدیم، منو شکست. برای اولین بار از جنسیتم بدم اومد.
کاش هیچوقت ندیده بودمش حتی الان که مینویسم چشمام اشکی شدن💔
بعدش برگشتم خونه زنگ زد کلی عصبی بود گفت پیدات میکنم گفتم باشه پیدا کن خبلصه دید تهدید فایده نداره
ی روز بعد زنگ زد که توروخدا من از فکرت نمیتونم دربیام
منم گفتم حالا حالا ها قرار خبری نیست باید بشناسمت بالاخره بعد ۳ ماه تو مزار شهدا قرار گذاشتم داشت دیوونه میشد
اونجا که دیدمش واقعا عاشقش شدم
۱۰ سال طول کشید تا بابام رضایت بده اما الان خیلی خوبه زندگیم خداروشکر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
