طبقه بالای مادرشوهرمیم، بچم دوماه و نیمشه، صبح ساعت ده دیگه خیلی خابم می اومد، بردم پایین گفتم نگهمیدارین من برم یکم بخابم گفتن باشه بچه رو کذاشتم اومدم بالا یه ساعت هابیدم بعد پاشدم ی چیزی خوردم و اینا جمع کردم رخت خابارو رفتم دنبال بچه ک بیارمش، هرچی در زدم باز نکردن، زنگ زدم ب مادرشوهرتم برنداشت، در و باز کردم از جلو در صداشون زدم دیدم جواب ندادن، جاکفشی رو نگاه کردم دیدم کفشاشون نیس. دیگه رفتم داخل و نگاه کردم دیدم نیستن وای بخدا یه لحظه حس کردم قلبم وایستاد، با خودم گفتم بدون کاپشن بچه تو این سرما بدون اینکه ب من بگن یعنی کجا رفتن با بچه، فک کزدم بچم چیزسش شده که اینجپری با این وضیعت برداشت بردنش با گریه زنگ ژدم شوهرم میگم اومدم میبینمم نیستن جواب زنگ نمیدن و اینا با گریه،اونم خبر نداشت. بعد زنگ زدم مامان خودم از هولم دیدم باهمن😐 رفتن برا خاهرشوهرم صندلی بخرن😐😐بچه رو اونجوری بدون کاپشنش بدون اینکه ب من بگن انگار واجب بوده دسته جمعی رفتن برا میز تحریر خاهرشوهر ۱۱ سالم صندلی بخرن، منم حالم لینقد بد بود گریه ام یند نیم اومد اینقد ترسیدم خداشاهده فک کردم بچه چیش شده اینجپری بیخبر بدون کاپشن برداشتن بردنش، زنگ زدم با گریع برا شوهرم تعریف میکنم، گوشی رو روم قطع میکنه😐وای من حالم بده ترسیدم هول شدم گوشی رو روم قطع میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
لابد تو یه چیزی پیچیدن بردن بیرون یا از ماشین پیاده اش نکردن
تو منو انتخاب کردی❤ انتخاب کردی که مامانت باشم ، خونه کوچیک و آرومم رو، دل تنها و مهربونم رو دیدی دلت خواست من همدمت باشم.پسر کوچولوی قشنگم💕 اگر نخونی و ندونی زود خام میشی سرتو بالا نگه دار نکنه رام شی دشمن جهل و جاهلم⚠️⛔️
خود را ضعیف و کم ندان💕 تنها در این عالم ندان❤ تو شاهکار خالقی💎 تحقیر را باور نکن⛔ بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش👩🎨 زیبا و زشتش پای توست تقدیر را باور نکنن⛔تصویر اگه زیبا نبود😔 نقاش خوبی نیستی 🙃 از نو دوباره رسم کن✍️ تصویر راباور نکن⛔ خالق تو را شاد آفرید🥰آزاد آزاد افرید💃💃پرواز کن تا آرزو 🦋زنجیر را باور نکن⛔:)
اگر روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اونهایی که توی زندگی بیشتر از همه رنج کشیدن. رنج! نه به منزله غم. که غم هم میتونه شکلی از رنج باشه. رنجی که به معنی رشد و رسیدن به نورِ امید وسط تاریک ترین روزهای زندگیشون باشه. اون آدمها شاید زیاد کتاب نخونده باشن. شاید سواد زیادی نداشته باشن. شاید پولدار نباشن. ولی عمیقن. انسان های عمیق رو دوس دارم. اینکه حتی با سکوتشون هم حرف های زیادی دارن. اگه یه روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اون آدمایی که با رنج قد کشیدن ...
حق داری عزیزم وقتی اینجوری بردن بزار مادر شوهرت بوده نوه اش میشه اما تو مادرشی هم باید اجازه میگرفتن هم یه چی تن نی نی میکردن و اینکه شوهرت شاید عصبی شده وقتی اومد باهاش حرف بزن
عزیزم به نظر من بچه رو به کسی نده دیگه اگه خوابت میاد بچتم بخوابون پیشت دیگه هیچوقت این اشتباهو تکرار نکن یا حتی کارات تی وی روشن کن بزن برنامه کودک بزار نگاه کنه یا گوشیتو بده بهش بازی کنه یا فیلم ببینه من خودم اینجوری سرگرمش میکنم دو سالشه و سه ماه