2777
2789

امروز توی سالن بازی با توپ زدم لامپ شکست معلمم یحوری نگام کرد داشتم اب میشدم بعدش که رفت انقد خندیدم گفتن باید لامپ بخرم 

یبارم زدم گلدون قدیمی مامان بزرگمو که داده بود به مامانم شسکتم با ابحیم با چسب چسبوندیم بهم یک هفته بعد دوباره زدم شکوندم تعریف کنید بخندیم

من داستانای بقیه رو با رصایت خودشون تعریف میکنم اگه میتونستی ذهنمو بخونی اشک میریختی

بدترین خرابکاری من غش کردن تو بغل همسرم تو دوران دوستی بود اونم جلو مامانم و مردم🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴گرم بود منم گیج رفتم

برای سلامتی و ظهور امام زمان (عج) و خونه دار شدن من صلوات بفرستیدلطفا😍😍 ۱۴۰۱/۳/۱۲💘

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

کجاش خنده دار بودن اینا ؟؟ 🙄🥴

خراب کاریا اکثرا خنده دارن نمیدونم شما چرا خنده ات نگرفت

من داستانای بقیه رو با رصایت خودشون تعریف میکنم اگه میتونستی ذهنمو بخونی اشک میریختی

😕تاپیک قبلیت ترکید؟

لایک نکنننننن🦖، اگ تو یه تاپیک دیگ بات بحث کردم ولی تو یه تاپیک دیگ بات مهربون بودم بدون اسم کاربریا یادم نمیمونه وگرنه من هنوزم ازت بدم میان عن خانوم فضول😒🔫🔫      کاربر نی نی سایتی عزیز: حس ششم و زهرمااااار حس ششم و مرضضضض       چالش ناشناس، حرفی سخنی بوگو : https://harfeto.timefriend.net/16728622879540
😕تاپیک قبلیت ترکید؟

نه اونجا یه لحطه درهم ورهم شد گفتم بیایم اینو خب بگو خواهر تخمه اوردم

من داستانای بقیه رو با رصایت خودشون تعریف میکنم اگه میتونستی ذهنمو بخونی اشک میریختی

من بچه بودم بابام اون موقع راننده آمبولانس بود ظهرا میومد خونه استراحت یواشکی میرفتم تو ماشین بیسیمو ورمیداشتم شعر میخوندم مگس مگس بگوشم...😂صدامم تو گل بیسیم همکاراش پخش میشد هی میگفتن دختر شمس هستی؟نکن بابات کجاس؟و همچنان من کوتاه نمیومدم🫠

 

خب میگفتم یبار برای ابجیم خواستگتر اومد منم گیج تازه از خواب بیدار شدم اومدم زدم چای ریخت روی پای مادر شوهر مثلا اینده با پسرشون نبودن رفتن دیگه نیومدن

من داستانای بقیه رو با رصایت خودشون تعریف میکنم اگه میتونستی ذهنمو بخونی اشک میریختی

یه بار از مدرسه رسیدم خونه و خیلی گرسنه بودم رفتم سر یخچال و جعبه شیرینی رو برداشتم و بردم اتاقم و کل جعبه رو هاپولی کردم و مهمونا ک رسیدن مامان رفت شیرینی بیاره ک ...😂🤣🤦‍♀️ هیشکی باورش نمیشد من هاپولی کردم. چند روز تو اتاقم حبسم کرد تا آدم شدم😂🤣 برعکس الان که لاغر شدم و هیچی نمیخورم☹️

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792