سلام دوستان،
من صبح اول رفتم ازمایشگاه ژنتیک تشکیل پرونده دادم(گفتم اینجوری بعدا که خواستم نمونه رو ببرم سریعتر میشه ومعطل نمیشم)
بعد ازمایشگاه یه برگه معرفی داد و من رفتم پیش متخصص؛اونجام دیگه رضایت نامه دادیم و چون نوبت از قبل و برگه ازمایشگاه داشتم و نفرقبل من داشت با شوهرش چیزی میخورد که فشارش نیوفته من زودتر وبه عنوان نفر اول رفتم.
دفعه قبل امینیوها رو اخر کار میدید ولی اینبار به لطف خدا اول امینیو رو ویزیت میکرد.
رفتم و خوابیدم و اول سونو کرد خدا روشکر قلبش میزد گفت ورمشم خوابیده خداروشکر(دقیق نمیدونم منظورش چی بود) با سونو موقعیت جنین رو بررسی کرد و
دیگه من نگاه نکردم یه امپول که سوزنش بزرگ بود و سرش یه چیزی مثل لوله سرم بود دقیقا کنار نافم زد واسه من دردش زیاد بود(غیر قبل تحمل اصلا نبود ولی بدون دردم نبود)
تا سه تا امپول بزرگ ویه کوچک پر کرد(اون لحظه به نطرم خیلی طول کشید وهمش میگفتم کاش درش بیاره)
بعد گفت نفس عمیق بکش و سوزن رو در اورد وراحت شدم.دیگه یکم روشو نگه داشتم و یه چسب زد وپاشدم اومدم.اولش درست نمیتونستم راه برم و جاشم درد میکرد ولی کم کم حس میکنم بهتره.
دیگه نمونه ها روبردیم ازمایشگاه وگفتن ۱۰تا ۱۴روز دیگه جوابش میاد.