سلام ب همه
امشب دیگه باهاش دعوام شد سر هر چیزی ک میشه گیر میده آی اینور برو ای اونور نرو ب ارایش ک کلا تو بیرون ممنوعه برای من چادر باید داشته باشم با فامیلای مذکر حق شوخی ندارم غیر از عمو دایی فالورام و ک چک میکنه بیرونم ک باید قسم بخورم نرم اهنگ پیشواز نزارم لاک نزنم دیونم کرده
امشب بهش گفتم تو دیونم کردی گفت اولا اینجوری بودم روت ؟گفتم اولا اینجوری نبودی بعد از ی مدت نقاب و ورداشته گفت تو بیا از مامانم و خواهرم بپرس اونا بهت میگن من اصلا اینجوری نیستم البته خودشم گفت زندکی اونا ب من ربطی نداره زندگی تو ب من ربط داره در صورتی ک عقد نیسم
این اخلاقیات بنظرتون بخاطر چی میتونه باشه آخه تو خانوادشون پدرش اینجوری نیست ولی این مرتیکه نسبت ب من فقط اینجوری هست
میتونه پارانوئید باشه یا رو دادم زیاد بهش ؟