2777
2789
عنوان

جای من باشید چه رفتاری نشون میدید

1562 بازدید | 41 پست

دو ساله ازدواج کردم. شوهرم کارمند صنایع دفاع و تو یه شهرک نظامی خارج شهر زندگی میکنیم. بخاطر یه سری شرایط که تو پست قبلم گفتم خرج خونواده شوهرم با ماست.. داریم یه وام مسکن ۴۰۰ میلیونی میگیریم. که قرارمون این بود یا یه خونه کوچیک نزدیک خودمون بخریم یا اینو پیش قسط بدیم یه خونه تو شهرک که مخصوص نظامی هاست و نزدیک اصفهانه بگیریم و باقیش هم اقساطی... شوهرم قضیه رو به خانواده ش گفته و اونا گفتن پول رو به ما بدید و بیاید تو زیرزمین ما بشینید. فقط یه ۴ دیواری که نه اتاق داره نه اشپزخونه. دستشویی تو حیاط و یه حموم که مدام چاهش میگیره و ... کلا خونه قدیمیه و هزار مشکل.. شوهرم هم داره گول میخوره و بعید نیست همین کارو بکنه. میگه اتاق خواب میخوایم چکار.. من اینجا دو تا خواب دارم.. چطور میتونم با این همه وسیله تو یه زیرزمین بشینم.. خونوادش فقط میخوان این پول رو از چنگ ما دربیارن. نمیدونم چطوری منصرفش کنم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بنظرم بگو من خانوادتو واقعا دوست دارم ولی بگو موقع هایی که تو نیستی من توی این خونه هستم و دوست دارم خونه ام مرتب و تمیز باشه و تو زیر زمین دلم میگیره و بدون اتاق خواب واقعا نمیتونمدو کماکان دنبال خونه باش و بذارش تو عمل انجام شده

بچه ها میشه این کد بزنید تو بلو حتی اگه نداری هم دانلود کن و تو قسمت کد ،معرف این کد بزن شرایط خیلی بدی دارم NA66ZI
بگو پامو اونجا نمیزارم کوتاه نیا بگو افسردگی میگیرم بگو بدون اتاق وسیله هارو چکار کنم از دسشویی تو ح ...

هنوز اتفاقی نیفتاده، ولی اصلا نمیفهمه... فقط چشمش پدر و مادرشو میبینه که اونا راضی باشن. مدام میگه مگه قدیمیا تو یه اتاق زندگی نمیکردن؟

بنظرم بگو من خانوادتو واقعا دوست دارم ولی بگو موقع هایی که تو نیستی من توی این خونه هستم و دوست دارم ...

اصلا مسئله نوع و شکل خونه نیست. مسئله اینه که فکر میکنه اگه این پولو به پدرش نده کار بدی کرده. یه جوری مادرش آه و ناله میکنه که این همه کاری واسش میکنه

بگو ما قدیمی نیستیم گذشت اون زمون،بگو باید اولویتت من باشم و  رضایت من وگرنه میخاستی ازدواج نکنی ،بگو دوست داری هر روز بیای ببینی دارم گریه میکنم ؟؟؟باید بفهمه متنفری از اونجا

هنوز اتفاقی نیفتاده، ولی اصلا نمیفهمه... فقط چشمش پدر و مادرشو میبینه که اونا راضی باشن. مدام میگه م ...

بگو خودت داری میگی قدیمیا اون زمان تموم شده رفته به فکر آینده باش ما یه خونه خوب میخایم اول تا اخرش بعداهم که نمیشهاونو فروخت عوضش کرد از همین الان که زیر بار قسط و قرض رفتی یکباره یه خونه خوب بخر خودتو راحت کن

بگو ما قدیمی نیستیم گذشت اون زمون،بگو باید اولویتت من باشم و  رضایت من وگرنه میخاستی ازدواج نکن ...

حیف کل زندگیمو نمیتونم بگم... بدبختانه تنها چیزی که براش اهمیت نداره منم... بالاخره الگوی زندگیش پدرشه که الان ز۳ ساله زندگی رو ول کرده و رفته

بگو نمیام ،اتاق خواب داشتن یا  نداشتن هم برام مهم نیست ،این برام مهمه که نمیخام برم اجاره نشینی ،الان با ۴۰۰ تومن می تونیم پبش قسط یه خونه بدیم و بقیه اش رو هم قسطی بدیم ،ولی چندسال دیگه ۴۰۰ تومن به هیچ دردی نمیخوره ،به شوهرت بگو واقع بین باش احساساتی برخورد نکن خیلی خوبه آدم کنار خانواده اش باشه ولی به چه قیمتی!! مگر چند سال دیگه آدم میتونه بدو بدو کنه ،سن که بالا بره توان آدم کم میشه شاید مثل الان نتونه کار کنه ،اونوقت اجاره نشین هم باشه !

بهش بگو چند سال دیگه باز نشست میشی و باید از خونه سازمانی بریم اونوقت اگر خونه نداشته باشیم تازه سر پیری باید بریم اجاره نشینی


چه خانوادش خوش اشتها تشریف دارن😶 سعی کن منصرف کنی، فرصت به این خوبی پیش اومده به یک زیر زمین قانع ب ...

خوش اشتها؟ اصلا نمیتونی تصور کنی چی هستن...تا پارسال نون و ماست میخوردن. از وقتی من ازدواج کردم بوقلمون خور شدن. با خودشون میگن چرا دختر غریبه کیف پول پسر مارو ببره. شوهر منم که هیچی ...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز