تو که باشی پیش من خنده به دردا میزنم حتی اون لحظه که از شکنجه ها جون میکَنم تو دلیلِ سبزِ ریشه امی تو خاک این کویرچرا خم شه قامتم، زرد بشه روح و تنم؟که جواب موندنم، اَرّه سر ساق شداگه فردایی باشه من با تو می سازمبرد من وقتیه که به تو می بازم توی این روزای شوم، شده کل آرزومروز آزادی بیاد حبس بشم تو بغلت بین دستات برسم به اوج پروازمبا لبات فاتحه ی هر غمیو می خونم من به آرامش وحشی چشات مدیونمیه پناهنده ی ترسیده ی تنهام اماپشت مرز تن تو تا به ابد می مونم منو از این غم جاودانه آزاد کن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من هم روزگاری فکر میکردم عشق همه چیز را حل میکند.بعدها فهمیدم عشق به احترام بند است.احترام به شعور، به شخصیت، به محبت، به زمان و به علاقهمندیهای کسی که دوستش داری؛عشق بدون احترام شاید ایجاد شود، اما دوام نمیآورد.هرگاه دلتون شکست، خدارو شکر کنید.خدا بهای دلهای شکسته رو میپردازه؛ اینجا بود که خدا به بندهٔ دلشکستهاش فرمود: "أَنَا عنْدَقُلُوب الْمُنْكَسِرَةِ" یعنی من نزد قلبهای شکستهام! اگه پروفایلمو دیدی با دل پاکت برام صلوات بفرست مهربانم😘😍