بچه ها ی دوستی دارم از کلاس سوم باهم بودیم خیلی صمیمی بودیم جوری ک دم به دقیقه به هم دیگه پیام میدادیم ..یادمه قهر بودیم موقع آشتی گریه کردیم اینقد دلتنگ همدیگه بودیم ...راهنمایی ک رفتیم کمکم سرد شدیم یعنی باهم در ارتباط بودیم ولی نه مثل قبل الان که دبیرستانیم من رشتم تجربی اون انسانی این دو سالیه مث غریبه ها شدیم:)) چونکه هرکدوممون ی کلاسه رابطه ی دوستیمون فق در حد سلام علیک
حالا امروز دیدمش بهش سلام کردم فقط سرشو تکون داد و رفت بعد مراسم داشتیم تو حیاط مدرسه یهو میبینم همکلاسیاش براش کیک گرفته بودن من میدونستم تولدش بود اون خوشحال بود داشت اونارو بغل میکرد.. اون لحظه بغض کردم:) 🙂💔 خیلی حس بدیه امیدوارم هیچوقت تجربش نکنین :)ببخشید طولانی شد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.