2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

پایان ۳۹

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

یه شنبه میگ

37 ک اصلا

38 39

20 اسفند1400. 8 صبح روز جمعه ای که از شبش از استرس خابم نمیبرد گوشیم زنگ خورد که ای کاش نمی‌خورد ای کاش اون جمعه رو نمیدیدم صدای پشت گوشی که با گریه گفت بیا که بابا حالش خیلی بده. لباس مشکی پوشیدم و رفتم و پارچه سیاه روی در دیدم و پدری که دیگه نبود.اون جمعه من مردم. از اون روز هر جمعه می میرم. خدایا متنفرم از تمام جمعه هات. خدایا از چیزی که می‌ترسیدم سرم اومد از من ک گذشت هیچکسو با عزیزانش امتحان نکن خدایا. خدایا میشه فقط یه روز پدرمو بهم برگردونی 😭خدایا دلم ازت پره ولی بازم شکرت. خدایا دومین نی نیمم گرفتی نمیدونم حکمتت چیه دلم شکسته ولی بازم شکرت 💔بابایی نی نی من ک خیلی دوست داشتی ببینیش اومد 💖 میدونم که از اون بالا واسش دعای خیر میکنی. دوست دارم🖤
نمیدونم حس میکنم سز راحتره

من یه درد ملایم و طولانی میخواستم رفتم سز

ولی دردش واقعا آزار دهنده بود ولی قابل تحمل.

یعنی به جز دو سه روز اولش بعدش یادم نمیاد مسکن یا شیاف استفاده کرده باشم.

ولی یادمه روز پنجمم خوابیدم بلند شدم تمااام عضلات شکمم گرفته بود حس میکردم تازه عمل کردم از تخت نمیتونستم بیام پایین.

از ترس اینکه نکنه دوباره از اول قراره یه هفته درد بکشم و از ترس اینکه نکنه درده همین جوری بمونه اشکام ناخوداگاه جاری شد 

ولی روز بعدش خوب شدم.

بعد کشیدن بخیه هامم کلا دردم یه یک چهارم یا یک پنجم حالت قبلش کاهش پیدا کرد عملا خودم بچه مو راحت نگه میداشتم فقط رو زمین نمی نشستم و حرکات ناگهانی انجام نمیدادم چون بخیه های داخلی هنوز جوش نخورده بودن.

خلاصه که دردش واقعا ازاردهنده س جوری که میگفتم کاش میدونستم درد طبیعی چه حده.

اگه مثلا ۵۰ درصد بیشتر از درد روز عمل عملم باشه میصرفه که تحمل کنی همون روز دردات تموم شه.

ولی متاسفانه نه من تصوری از درد زایمان طبیعی دارم نه همه ی طبیعیا مثل هم پیش میرن.

مثلا اگه خوش زا نباشی و ده دوازده ساعت درد بکشی چی؟

اونوقت بازم درد طبیعی فقط یه لحظه س؟

جواب خیلی پیچیده تر از این حرف هاست 

گفتار درمان هستم.اگه تو تاپیکی به کمکم نیازی بود تگم کنید لطفا☺️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز