ی روز مامانم رفته بود بیرون و داشتم آشپزی میکردم
پسرم داشت با ی بطری آب بازی میکرد و همش میگف مامان از اینا برام بخر از اینا برام بخر....منم یهو گفتم بابابزرگ میدونه از اینا کجا داره بگو برات بخره..
بعد چند دقه بابام بهم گفت تو چرا اینجوری هستی تازه یک قطعه زمین بهت دادم و کلی حرف بارم کرد و گفت این اخلاقت رو درست کن...خیلی بده
بعدم حرفمون شد و دقیقا نمیدونم چی شد گفت من چیکار کنم شوهرت بهت پول نمیده...چون اون نمیده من باید بدم؟؟؟
در حالی که من پول دارم خودم
بعدم ناراحت شدم و گفتم اصلا خونتون احساس راحتی نمیکنم که اینقد از پول حرف میزنید
در حالی که از نظر اونا من پولکی هستم
که البته اونم چون پدرشوهرم خیلی به پسرم بها میده و براش چیز میز میخره ولی بابای خودم دریغ از ی آبمیوه