سلام
امروز برای کاری مجبورشدم برم سرکار همسرم. وقتی رفتم اتاقش، سه تا از همکاراش که تو اتاق بود خیلی گرم احوال پرسی کردم موقعی که خداحافظی میکردم یکی از همکاراش وارد اتاق شد همین که باهاش روبرو شدم انگار مغزم قفل کردم اصلا نتونستم باهاش درست حسابی احوال پرسی کنم. خیلی خجالت میکشم حتی ازشم خداحافظی نکردم. حس خیلی.... منفی بهم داد.
عکس العملم خیلی... تابلو بود دست خودمم نبود
وقتی از اتاق امدم بیرون شوهرم گفت تو چرا اینجوری شدی؟ خیلی تعجب کرد
نمیدونم الان همکاراش در موردم چه فکر ی میکنند