اگه میخای باهاش زندگی کنی یکباااار درست حسابی باهاش بشین حرف بزن، اتمام حجت کن و هر چی تو دلت بگو و پرونده رو ببند
البته این پرونده بستن فقط زبونیه یعنی دگه در موردش حرف نمیزنی، سرزنش نمیکنی، اما تو ذهنت مدتهااا بااهات... تا ی مدتی هی یادش میفتی هی غصه میخوری و قلبت مچاله میشه شاید حتی تا سالهاااا....
اماا حال خوب تو برمیگرده به تلاش شوهرت که جبران کنه برات.. و مراقب رفتاراش و کاراش باشه و شک به دلت نندازه..
خیلی حال الانت حال سخت و گندیه یادت که میفته بغض میکنی و دلت میگیره حق داااارییی... خیلیاااا براشون این اتفاق پیش اومده پس تو تنهااا نیستییی.. اما اگه زندگیت دوست داری و شوهرت آدم خوبیه بهش فرصت دوباره بده و البتههه نززار پای خانواده هابه این ماجرا بازشه چون همه چیو پیچیده و بدتر میشه خودتون حلش کنین...