من یه زنی هستم که شاید خیلی ها آرزوی داشتن شرایطی مثل من رو دارن. شاغلم حقوقم خوبه . شوهرم حواسش بهم هست همه تولدها کادو همیشه محبت میکنه خونه داریم ماشین جدا دارم بچه دارم موقعیت اجتماعی خوبی دارم شوهرم هیچ عیبی نداره خانواده اش عالی ... اما .... بدبین .... متاسفانه بدبین . یعنی در حدی من اتاقم نباشم هی زنگ و پیام که کجایی بگو الان کجایی . امروز سر همین جور قضایا دعوا کردیم الانم من اومدم هتل چون نخواستم کسی بدونه و درگیر من بشه . تو رو خدا جای من بودید چکار می‌کردید ۴۰ سالمه . من بخدا محجبه هستم مطمئنم کسی بدونه شوهر من بهم شک داره شاخ در میاره . چون من خودم مقیدم. اما اون بیماره . خیلی دنبال افزایش صبر و این چیزا رفتم اما نشد هر بار انگار باروت روم می ریزه .... تو رو خدا برام دعا کنید یا من بمیرم یا اون . حالم خیلی خرابه . مادرم مشکل قلبی داره میترسم اسم طلاق بیارم .
هتل؟!!!!😐
انشاالله مشکلتون حل بشه
سلام اینجوری که میگید زندگی خوبی دارید
قبل از هرچیزی به جای اینکه به فکر طلاق باشید و دعای من بمیرم اون بمیره یه روانشناس خوب پیدا کنید یک جلسه خودتون برید... با کمک روانشناس جلسه های بعدی با همسرتون برید خیلی کمک کننده هست
عزیزم طلاق اخرین راهگشا زندگی هر کسیه تنها راه حل نیست دقت کن... خواهر من هم 9سال رفته کشور المان و شوهرش بشدت شکاک.. به کمک روانشنلس زندگیش بهتر شده
خدا همه چیز رو به یک نفر نمیده
شاید به خاطر اینه که متکبر نشیم و همیشه به یادش باشیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
