تاپیک قبلیمو بخونید میفهمبد بخدا خیلی نگران هم دوسش دارم هم دارم دیونه میشم راهنمایی کنید
مگ اسیر گرفته
ببین تو نی نی سایت خیلی میبینی مشکلاتو جورواجور. اگ خودت با این همهههه محدودیت مشکلی نداری ک هیچ ازدواج کن . ولی اگ میدونی ب مشکل بر میخوری بهم بزنی خیلی بهتره ک بعدا بخایی طلاق بگیری
والا شما نامزدت حتما خودشو باید به یک دکتر نشون بده چون مریضه و شمام تا میتونی راتو ازش جدا کن چون زندگی با آدم مریض ادمو مریض میکنه
تو خودت چی فکر می کنی؟
تو الان خودت دیدی تو نی نی سایت طرف با هژار بدبختی میگ میخان طلاق بگیرم نمیتونم چون گیر میده چون الکی حساسه چون دست بزن داره ووو.... اما اینا همه رو ب این نزار ک بگی چون دوستش دارم عیبی نداره. بعدا بری. سر ی سقف میفهمی چ کردی
نه اصلا
چقدر بد دل و شکاکه ، بهت حتما شک داره و یه کوچولو انگار مریضه و مرد سالاری داره
اینطوری باشه پس هیچوقت بهت احترام نمیزاره و تو حقوقی نخواهی داشت و اسیرشی و همیشه باید با خواسته اون پیش بری ،نه خواسته خودت
شوهر منم بدش میاد با پسر یا مرد غریبه حرف بزنم و با پسرای فامیل میتونم اگه نزدیک یعنی درجه ۱ باشن حرف بزنم ولی مثلا نباید دست بدم یا خیلی صمیمی جلو شوهرم باهاشون حرف بزنم ولی نه دیگه مثل نامزد تو
به نظرم ولش کن چون تویی که صدمه میبینی ، الان جدا شی بهتره تا بعدا با یه بچه به اشتباهت پی ببری
اابته میگم اگر با این محدودیت ا و حساسیت ها مشکلی نداری پس حرفی نی دیگ
