2777
2789
عنوان

خانومایی متاهل ترو خدا بیاین

| مشاهده متن کامل بحث + 808 بازدید | 27 پست
خب دعوا رو شما شروع می کنین یا شوهرتون 

شوهرم بد اخلاق میشه سرد میشه هی بهونه میکیره انقد ک صدا آدم دربیاد پاشو بزنت چکار کنم نیان رفت آمد نکنم

من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست 
نمیدونم چ اتفاقی نیافته شوهرم دیشب خونه برادرش بودیم امروز دو ساعت بعد بیدار شدنش  سر ی بحث الک ...

خب تو چیزی نگو دربارشون بذار انقد مخفی کاری بکنن تا آخر همه چی رو شه و دعواشون بشه خودتو کامل ازشون بکش کنار

شوهر منم اخلاق نداره میفهممت 

گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است  گاهی نگفته قرعه بنام تو میشود  این نیز بگذرد...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نمیدونم چ اتفاقی نیافته شوهرم دیشب خونه برادرش بودیم امروز دو ساعت بعد بیدار شدنش  سر ی بحث الک ...

چیکارشون داری اصلا سوال نپرس در موردشون فکر کن وجود ندارن احترام کن مهمونارو بعدم فراموش کن 

و من یتوکل علی الله،  فهو حسبه 
خب تو ساکت نشستی الکی میاد سر جاریت تو رو کتکمیزنه؟ 

زندادش اون خواهر زن سابقش هس ما ازدواج دومممون هس زنداشش میاد خونه ما ولی میخاد از همه مخفی کنه که به گوش خواهر مادرش نرسه از من میخاد به خواهرشوهرم دروغ بگم یا مثلا میگه من تو جمع مهمونی بل تو حرف نمیزنم خواهرشوهرام پرو نشن تو ناراحت نشو باز من هیچی نگفتم ولی الان میخان باهم بریم مسافرت شوهرم میکه الان بزیم مامانش بفهمه باعث زندکی اعصاب خودی‌شون میشه منم گفتم از مادرش میترسن رفت آمد نکنن خب همین کلی فحش داد کتک زد 

من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست 
نمیدونم چ اتفاقی نیافته شوهرم دیشب خونه برادرش بودیم امروز دو ساعت بعد بیدار شدنش  سر ی بحث الک ...

چیکارشون داری؟ تا حدی که برات دردسر نمیشه نگو، به جاریتم بگو من نمیگم ولی این چیزی نیست که مخفی بمونه. حالا مثلا لازمه به شوهرت بگی داداشت از خانواده زنش میترسه؟؟ یه سری چیزا به زندگی شما ربطی نداره مثل همین رفتار برادرشوهرت. واقعا اون بترسه یا نترسه یا دلش بخواد چه نفع و ضرری برای شما داره؟ اخلاق شوهرتم که میدونی هر حرفی رو نزن

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

خب تو چیزی نگو دربارشون بذار انقد مخفی کاری بکنن تا آخر همه چی رو شه و دعواشون بشه خودتو کامل ازشون ...

بابا از من مایع میذارن خب به من میگه خواهرشوهرام پرسیدن دروغ بگو من نیومدم خونت خب چ دلیلی داره ی مهمونی ساده من دروغگو بشم خب اصلا نیاد خونمون مگه کسی مجبورش کرده شوهرم هم پشت اوناس میگه چون خواهرش قبلا زن من بوده مادرش بفهمه با هوو خواهرش رفت آمد میکنه دعوا میکنن باش خب نیاد چرا خواهر اون مهمه شوهر من ک برادر شوهرش مهم میس اونم طرف اوناس همش

من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست 
چیکارشون داری اصلا سوال نپرس در موردشون فکر کن وجود ندارن احترام کن مهمونارو بعدم فراموش کن 

دیشب قرار بود بریم خونه جاری بزرگه بعد شوهرم پیچوند اونا رو اومدیم خونه مرکز فتنه الان بزرگه پیام داده سلام خوبی پس چرا دیشب نیومدی رفتین یا موندین خب من الان چی بگم واقعا راسش بگم میگن چرا دروغ بگم میترسم راسش بدونه همش من بد داستان دارم میشم 

من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست 
سر هیچ و پوچ انقد بعدش بهونه میگیره تا ی داستانی شروع بشه 

وقتي بهونه ميگيره به بهترين شكل بهونه ش رو قطع كن. جوري جوابش رو بده كه اطمئنان پيدا كنه شما با ايشون هستيد ، و كم نميزاريد براش . وقتي بهونه ميگيره احتمالا بهونه داديد دستش...... نزار داستان شروع بشه . شما پا به پاش نيا .. چيزايي نگو كه تحريك عصبي بشه .... 

تاپيكي هست به اسم تجربه رويايي ٢ از Roya-am

در كمال تعجب ميبينم ، تماااام نگرانيهايم بيخود بود !!!!!!!سالهاااارا در حسرت ، روزهاااا را در نگراني گذراندم  در حاليكه ميتوانستم دوست بدارم و لذت ببرم  
دیشب قرار بود بریم خونه جاری بزرگه بعد شوهرم پیچوند اونا رو اومدیم خونه مرکز فتنه الان بزرگه پیام دا ...

نرو تو مسائل خانوادگي خانواده شوهر ... شما براي داخل خانه خود برنامه داشته باش ، و رفت و آمدي اگه شد ، شيك و رسمي و مجلسي و بدون حرف و حديث باشه ... كاري هم به جزئيات روابط شوهر با برادرش يا خواهرش يا زنداداشش نداشته باش .... فقط رابطه خودت رو مديريت كن ...

بعد هم اين مسائل بين همه زوجين هست حداقل هفت سال از نظر روانشناسي بايد بگذره تا روابط جديد به كمترين كنتاكت برسه....

از من ميشنوي براي خودت و خانواده برنامه داشته باش ، كيفيت رابطه رو ببر بالا تو خانه خودت . و جايي كه مسئله ساز هست كمتر كن رابطه رو ... 

شرمنده اينو ميگم ولي اين حرفها خيلي سطحي ان ... 

نزار اين حرفها تعيين كننده باشن تو زندگي شما . به هر حرفي واكنش نشون نده . شوهرت رو طرف خودت بكش با اخلاقت رفتارت . با حرفهات . سعي كن پشت شوهرت باشي حتي اگه سختت باشه .... بيشتر تاييدش كن ! معجزه ميكنه . وقتي مرد تاييد بشه ديگه بهونه اي براي مخالفت با شما نخواهد داشت

در كمال تعجب ميبينم ، تماااام نگرانيهايم بيخود بود !!!!!!!سالهاااارا در حسرت ، روزهاااا را در نگراني گذراندم  در حاليكه ميتوانستم دوست بدارم و لذت ببرم  

بازم باهات حرف ميزنم مهشيد خانم 

در كمال تعجب ميبينم ، تماااام نگرانيهايم بيخود بود !!!!!!!سالهاااارا در حسرت ، روزهاااا را در نگراني گذراندم  در حاليكه ميتوانستم دوست بدارم و لذت ببرم  
نرو تو مسائل خانوادگي خانواده شوهر ... شما براي داخل خانه خود برنامه داشته باش ، و رفت و آمدي اگه شد ...

من اصلا دنبال حاشیه نیستم خب وقتی اونا رو شوهرم تاثیر دارن و شوهرم باعث میشه اوقات من تلخ کنه من چ جوری مدیریت کنم وقتی اینقد نق میزنه نق نیزنه عصبیم میکنه وقتی من اون کنارم حس نمیکنم مقابلم هس چکار کنم

من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست 
من اصلا دنبال حاشیه نیستم خب وقتی اونا رو شوهرم تاثیر دارن و شوهرم باعث میشه اوقات من تلخ کنه من چ ج ...

باز هم ميگم قلبت رو بزرگ كن ، نوازشش كن بگو علت اين كارهات چيه حرفهاي محبت آميز بهش بزن و بعد سعي كن در طول روز تاييد شما رو زياد داشته باشه تا حساسيتش نسبت به شما كن بشه . زياد بگو بله شما راست ميگيد ، چشم هر چي شما بگيد ولي براي خودت چارچوب داشته باش

در كمال تعجب ميبينم ، تماااام نگرانيهايم بيخود بود !!!!!!!سالهاااارا در حسرت ، روزهاااا را در نگراني گذراندم  در حاليكه ميتوانستم دوست بدارم و لذت ببرم  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز