پیرو تاپیک دختر همسایمون هر روز ناهار میاد خونمون...یه چیزی یادم افتاد بیاید بگم

سلام ....تو اون تاپیک نظرات موافق و مخالف زیاد بود و منم الان یه چیزی یادم افتاد گفتم بگم که اگه به نظرتون عیبی نداره بچه اتون بره خونه در همسایه بمونه حداقل به خاطر خود بچه اتون هم شده تفکرتون رو عوض کنید.به قول برخی دوستان بخدا بچه ها قدرت درک ندارن خودشون بفهمن ..وظیفه مادر و پدره نزاره اینکار رو....بچه گدا صفت و پررو بار بیاد یا منحرف بشه فردا روز تو روی شما هم وامیسته و آینده خودش خراب میشه...

یکی از اقوام نزدیک ما تو یک مجتمعی بود ....یکی از واحدها دکتر بودن یکی داروساز بود اون یکی دکتری یه رشته ای داشت یادم نمیاد...وضعشون هم خوب بود....اولین نفری بودن که ماشین شاسی بلند داشتن ولی مادره و پدره چون اعتماد به نفس کاذب خیلی بالا داشتن دیگه فکر میکردن هیچ چیزی برای خودشون و بچه اشون عیب نیست....مادره شاغل تمام وقت نبود ولی دائم هم خونه نبود....دخترشون هر روز از مدرسه برمیگشت میرفت خونه همسایه...ناهارش رو میخورد و می‌خوابید و درساش رو هم اونجا میخوند....دیگه همسایه بخت برگشته ذله شده بود ولی مادر بچه چون دکتر بود  منت میزاشت سر همسایه ‌ها که حالا ما دکتر مملکت هستیم چی میشه سه چهار ساعت دختر دکتر بیاد خونتون بمونه😐 ...و با خنده و تمسخر همه رو رد میکرده....بعد یه مدت دختره تلفن رو برمیداشته به همه دوست و آشناها زنگ میزده و حرف میزده.‌..نگو تو اون فاصله با پسر مجتمع بغلی دوست شده بوده...همسایه هم یا نمیدونسته یا از حرصش فهمیده چیزی نگفته خلاصه دختره از یازده سالگی افتاد تو خط دوست پسر بازی....چهارده سالگی با فضاحت عقدشون کردن و شانزده سالگی یک پسر به دنیا آورد....هجده سالکی دختره و پسره همزمان خیانت کردن و خیلی اوضاع کثیفی شد و با آبروریزی طلاق گرفتن....و دیگه از اون مجتمع رفتن....فکر کن پدر و مادری که سرکوفت دکتر بودنشون رو به سر بقیه میزدن دخترشون حتی سیکل هم نداره....هیچ کس به جز پدر و مادر دلسوز بچه اشون نیست و نظارت نداره رو بچه اتون ...تو رو خدا به خاطر راحتی خودتون بچه رو آواره این خونه اون خونه نکنید.....قتل و تجاوز هم در کار نباشه شاید بچتون چیزهای ممنوعه تو خونه بقیه ببینه و آینده اش خراب بشه....تو این زمونه جبران بعضی اشتباهات ممکن نیست بخدا....