با سلام و احترام. دوست عزیزم مسائلی که مطرح کردید نشان دهنده ناپختگی عاطفی و عقلانی در این زوج است.انسان ها وقتی ازدواج میکنند به این معناست که تصمیم گرفتند از خانواده اولیه خود جدا شوند و خانواده ای را تشکیل دهند که در آن بتوانند زندگی خانوادگی جدید و مستقلی را تجربه کنند که در آن اولویت دیگر همسر و فرزندان خود هستند نه خانواده قبلی. پس هر اقدامی که در آن خواست خانواده اولیه خودمان یا خانواده همسرمان در اولویت است کاملا اشتباه و محکوم به شکست است. در اولین فرصت دختر دایی شما باید با همسر خود صحبت کنند و از خواسته هایشان بگویند. اینکه الان ما خانواده ای مستقل هستیم و من میتوانم فقط مسئولیت خانواده خودمان یعنی خودم و خودت را بپذیرم و میخواهم که تلاش خود را برای خوشحالی خودمان بکنم. در درجه اول مسئولیتی در قبال مادر شما و یا حتی مادر خودم ندارم ودر صورت نیاز و ضرورت میتوانم پاسخگوی خواسته هایشان باشم. ما مسئول خانواده کوچک و جدید خود هستیم و فقط میتوانیم در تعامل خودمان برای رضایت دو طرفه تلاش کنیم. وابستگی های پیشین در این رابطه جدید جایی ندارد و ما فقط میتوانیم به خانواده هایمان احترام بگذاریم و در حد متعادل کنارشان باشیم . لطفا دختر دایی شما برای بررسی ابعاد مختلف موضوع ویادگیری مهارت های لازم و راهنمایی هر چه بهتر از یک مشاوره حضوری کمک بگیرند. موفق باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید