درود بر شما ،،یه جایی و به زمان مناسبی این آقا را کنار بکشید و بگویید که این پسر بچه قرار هست یک پدر شود و در این جامعه گرگ زندگی کند وقتی ذهنش را از من آلوده میکنی تبدیلش میکنی به یک انسان مضطرب و بیمار،،پس براش الگوی خوبی باش،،منو تو زن و شوهر خوبی نبودیم نتونستیم یه زندگی معمولی درست کنیم ولی این پسر حاصل منو توست و تو داری این پسر رو ویران میکنی
اگر حرف حساب حالیشون نبود،یک نفر سوم مثل یک روانشناس که آگاهی بده به ایشان باید باشع،،هر طوری شده ایشان را متقاعد کنید،که همراهی کند و روانشناس بیاید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید