2794

قطع رابطه با مادرشوهر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 1130 بازدید

درود و عرض ادب

حدودا یکسال پیش با همسرم سر یه مشکل خانوادش بحثمون شد و مادرش فهمید و زنگ زد با من دعوا کرد‌.اونموقع من باردار بودم و منجر به سقط شد.توی بیمارستان هم نیومد عیادت و منم به همین خاطر دیگه نرفتم خونشون ولی اگه جایی میدیدمش سلام میکردم..حالا که عید شده بازم نرفتم خونشون گله کرده به شوهرم که چرا زنت نیومده؟شوهرمم گفته چون بیمارستان که سقط کرد نیومدی عیادت‌‌..اونم گفته مادرشوهرا هزار چیز به عروساشون میگن و عروسا قطع رابطع نمیکنن

ولی من در خودم نمیبینم که بدون دعوت خودم بلند شم برم خونشون..چون این دعوا از ناحیه اونا بوده..با این حال هم خوشم نمیاد از این قهر بودن

به نظرتون باید چیکار کنم؟همسرم هم مایل نیست که برم چون مادرشون همیشه نیش و کنایه میزنه و بعدش به خاطر حرفاش تو خونه بحثمون میشه

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۷ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

روانشناس، روان درمانگر و مشاور

درود همراه گرامی ،سال نو مبارک 
کاری را انجام دهید که احساس آرامش میکنید،بزرگترین پیشنهاد من به شما اینست که هرگز از هیچکس انتظار نداشته باشید هر آدمی براساس فرهنگ و تربیت و اصالتی که دارد رفتار میکند،قهر فقط روان شمارا آزرده خواهد کرد،اونم شمایی که بسیار رئوف هستید،در اندازه ای رفت و آمد کنید که احترامات از بین نرود،
❌ولی من در خودم نمیبینم که بدون دعوت خودم بلند شم برم خونشون.❌
همسرتان تاکید میکنم همسرتان باید به مادرش بگوید که به همسر من زنگ بزنید دعوت کنید یعنی همسرتان باید آنها را سوق دهد به تماس،،،این به این معنا نیست که شما فراموش خواهید کرد آنچه که برای شما رخ داده است،به قول گاندی ببخشید اما فراموش نکنید،شما عامل اختلاف را همسرتان بدانید در جریان اطلاعات بیشتر نیستم اما همسر شما نباید مسائل رو برای خانواده خود بازگو کند در نهایت شما وقتی فردی بارها و بارها شمارا می رنجاند دلیلی برای ادامه معاشرت نیست قهر نیست خیلی راحت و دوستانه بیان کنید که این ارتباط موجب آزار شما خواهد بود.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید