بابام مصرف کنندس سرکار نمیره به زور میره مامانم مجبوره خرجیه خونه رو بده دوتا دختر نامزد داره مستاجریم به فکر نیست بابام مامانم هر روز عصبی تر و افسرده تر داره میشه این قضیه رو منم اثر گذاشته دارم دیوونه میشم مامانم هر روز گریه میکنه ۵۰ سالشه بخدا خسته شدم از این وضعیت خودمم بیکار شدم نامزدم، نمیدونم به کدوم مشکلم برسم وقته خونمون رسیده از اونور پول حلقه عقد و جهیزیه و بابامم عین خیالش نیست توروخدا کمک دارم دیوونه میشم دوست ندارم پامو بزارم تو این خونه هر روز دعواس هر روز بحثه
روانشناس، روان درمانگر و مشاور
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید