نی نی سایت: ثریا حدود سه سال قبل برای دومین بار باردار شد اما در 7 ماهگی به ناگاه دچار فشار خون عصبی شد و برای سزارین به بیمارستان مراجعه کرد. پزشکان کشیک، بارداری او را پراسترس تشخیص داده و از آنجا که احتمال میرفت بهدلیل شرایط خاص، زن جوان مجبور به زایمان زودهنگام شود، قرار شد بستری شود اما مشکل اینجا بود که آن بیمارستان، تجهیزات مراقبت ویژه از نوزاد را نداشت و به همین خاطر بیمار را به بیمارستانی دولتی فرستادند. ثریا که پس از سالها، همچنان تحت درمانهای سنگین قرار دارد به روزنامه ایران گفت: « من با تشخیص بارداری پر استرس، به آن بیمارستان اعزام شده بودم اما آنها جایی برای بستری من نداشتند و مرا روی تختی خواباندند که مادران تازه زایمان کرده آنجا نگهداری میشدند.. با اینکه فرزند اولم با روش سزارین به دنیا آمده بود و فرزند دومم هم باید با همین روش به دنیا میآمد اما پزشکان بیمارستان تشخیص زایمان طبیعی دادند. من هم تصور میکردم شاید امکانش وجود داشته باشد و حرفی نزدم. تا اینکه یکی از پزشکان به تیم پرستاری گفت که مرا برای سزارین آماده کنند. بعد از عمل، بهدلیل وضعیت خاصی که داشتم، دو روزی در آی سی یو تحت مراقبت ویژه بودم اما هیچ کس درد وحشتناکی را که در شکم احساس میکردم جدی نمیگرفت. بار اولی نبود که سزارین میکردم اما این بار هر چه از عمل میگذشت درد بیشتر میشد.»
دردهای عجیب و وحشتناک
ثریا در این دو روز ملاقات ممنوع بود و فکر می کرد پسرش بعد از تولد مرده است، اما وقتی پس از دو روز به بخش رفت، خانوادهاش به او از زنده بودن نوزاد خبر دادند نوزادی که البته بعد از چند روز فوت کرد.«یک ماه بعد از عمل هنوز درد داشتم. شبها از درد خیس عرق میشدم. حتی نمیتوانستم این پهلو و آن پهلو شوم. پیش هر دکتری هم که میرفتم به محض اینکه جای بخیهها را میدید میگفت دست به زخم نمیزند و باید همانجایی بروم که جراحی شده ام. دست آخر بازهم به کلینیک همان زایشگاه رفتم و دکتر دستور سونوگرافی و آزمایش داد. چون عفونت در خونم دیده شد آنتی بیوتیک برایم تجویز کردند. اما هیچ اثری نداشت. سرانجام بعد از ماهها یکی از پزشکان زنان بیمارستان برایم «ام آر آی» نوشت و آنجا بود که فهمیدیم بین رحم و تخمدان چپم، تودهای بزرگ وجود دارد. استرس شدیدی داشتم. احتمال میرفت توده سرطانی باشد و دکتر که احتمال میداد مجبور به خروج رحم و یکی از تخمدان هایم شود از من رضایت گرفت. توده در جراحی چند ساعتهای از بدنم خارج شد و گفتند آن را به پاتولوژی فرستادهاند.»
گاز استریلی که در شکم جا ماند
« وقتی پرونده پزشکیام را باز کردم آنچه میدیدم قابل باور نبود. «خروج جسم خارجی» عبارتی بود که در توضیح علت جراحی نوشته بودند. وقتی کادر پرستاری فهمیدند من متوجه موضوع شدهام پرونده را از من گرفتند. موضوع به گوش رئیس بیمارستان که رسید او قول پیگیری داد، اما بعد از چند ماه وقتی خبری نشد خودم به آزمایشگاه رفتم. آنجا بود که فهمیدم جسم خارجی یک گاز استریل بزرگ بوده که بعد از سزارین در شکمم جا مانده بود. وقتی این شرایط را دیدم تصمیم گرفتم شکایت کنم و به دادسرای جرایم پزشکی رفتم.»
کادر پزشکی محکوم شد
بعد از این ماجرا پرونده ثریا در دادسرا به جریان افتاد و اعضا پس از بررسی مدارک و شنیدن اظهارات طرفین، جا ماندن گاز استریل بزرگ در داخل شکم را ناشی از قصور پزشکی خواندند و پزشک اصلی و دستیارش و کارشناس اتاق عمل را به میزان 4 درصد مقصر شناختند. این رأی با اعتراض پزشک معالج برای بررسی به کمیسیون پزشکی 5 نفره ارسال شد و این بار نیز پزشک اصلی به علت نبود نظارت دقیق بر شمارش گاز به میزان یک درصد، مسئول فنی شیفت به علت برنامهریزی نامناسب به میزان 2 درصد و دستیار پزشک بهدلیل نداشتن دقت کافی در شمارش گازها یک درصد مقصر شناخته شد. «ثریا» که همزمان با پیگیری پرونده اش، درمانش نیز ادامه داشت، به رأی اعتراض کرد. کمیسیون سوم نیز پزشک اصلی و مسئول فنی شیفت را هر کدام به یک درصد و دستیار پزشک را به میزان دو درصد مقصر اعلام کردند.
نود در صدم حتما ثریا مقصر بوده که یا باید خودش گازارو میشمرده یا یه گازی از دکتر میگرفته تا حواسشو جمع کنه هرچه قدرم گازش محکم تر میشده میزان در صد تقصیرش کمتر میشده
بنده خدا حالا حدای از شوخی خیلی دلم براش سوخت
جون مادرای باردار شده اسباب بازی ی سری از پزشکا
هربار مرگ ماد مرگ نوزاد ب ی دلیل
اون از وضع طبیعی اینم سزارین ک دیگه مایه افتضاح ادم میگه صد رحمت ب طبیعی