نسل Z ناراضیترین نسل تاریخ بشر
جدیدترین پژوهشهای انجامشده توسط دانشگاه هاروارد نشان میدهد که نسل Z به عنوان ناراضیترین نسل تاریخ بشر شناخته شده است. این تحقیق گسترده که بر روی بیش از ۲۰۰ هزار نفر در ۲۲ کشور جهان انجام شده، وضعیت نگرانکنندهای از سطح رفاه، معنا و شکوفایی در میان جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال را به تصویر میکشد. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که شاخصهای رضایت از زندگی در این گروه سنی به پایینترین سطح تاریخی خود رسیده است.
بر اساس این پژوهش، مدل سنتی خوشبختی به شکل منحنی U دیگر برای نسل Z صدق نمیکند. در گذشته، تصور بر این بود که شادی در جوانی بالاست، در میانسالی افت میکند و در دوران سالمندی دوباره افزایش مییابد؛ اما نسل Z از همان ابتدای بزرگسالی در سطح پایینی از رضایت باقی میماند و این وضعیت تا حدود ۵۰ سالگی نیز ادامه دارد. این موضوع، یک هشدار جدی برای سیاستگذاران اجتماعی، روانشناسان و حتی فعالان اقتصادی محسوب میشود.
دلایل اصلی نارضایتی نسل Z چیست؟
کارشناسان دلایل این نارضایتی گسترده را چندبعدی و عمیق میدانند. نخستین عامل، احساس فقدان معنا و هدف در زندگی است. بسیاری از جوانان این نسل دچار نوعی بیجهتی وجودی شدهاند که سلامت روان آنها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
عامل دوم، نگرانی شدید اقتصادی و مالی است. بیش از نیمی از افراد نسل Z به طور مداوم نسبت به آینده اقتصادی خود دچار اضطراب هستند. تورم، بیکاری، کاهش قدرت خرید و نبود امنیت شغلی از مهمترین دغدغههای این نسل محسوب میشود.
سومین عامل، فشار اجتماعی برای موفقیت در دنیای رقابتی امروز است. انتظارات سنگین خانواده، جامعه و بهویژه فضای مجازی، جوانان را در معرض فرسودگی روانی قرار داده است. مقایسه دائمی خود با دیگران در شبکههای اجتماعی، به احساس ناتوانی و ناکامی دامن میزند.
بحران های جهانی و تنهایی مزمن
افزون بر چالشهای فردی، بحرانهای اقلیمی، سیاسی و اقتصادی جهانی نیز بر احساس ناامنی روانی نسل Z افزوده است. بسیاری از جوانان احساس میکنند جهان در حال فروپاشی است و آیندهای مبهم در انتظار آنهاست. از سوی دیگر، تنهایی و احساس مهم نبودن به یکی از دردهای مزمن این نسل تبدیل شده؛ شکافی عاطفی که حتی حضور گسترده در شبکههای اجتماعی هم نتوانسته آن را پر کند.
پیامدهای مهم برای کسب و کارها و برندها
این واقعیتها پیامدهای مهمی برای بازاریابی، کسبوکارها و برندها دارد. نسل Z دیگر صرفاً به دنبال مصرف کالا نیست، بلکه در جستوجوی معنا، هویت و حس تعلق است. این نسل میخواهد میان انتخاب اقتصادی، هویت شخصی و ارزشهای انسانی خود پیوند برقرار کند.
بر خلاف کلیشههای رایج که نسل Z را نسلی سطحی و هیجانزده میدانند، یافتههای علمی نشان میدهد که آنها بیش از هر نسل دیگری تشنه معنا، ثبات روانی و هدفمندی هستند. از این رو، برندها باید از تبلیغات سنتی فاصله بگیرند و وارد گفتمان ارزشمحور، صادقانه و مسئولانه شوند. توجه واقعی به سلامت روان، عدالت اجتماعی و محیط زیست دیگر یک انتخاب نیست، بلکه شرط بقا در ارتباط با این نسل است.
