
وقتی بچهها "نه گفتن" رو بهتر از "چشم گفتن" یاد میگیرن!
بچه های امروز یه دنده هستن یا مستقل؟
نکات مهم:
- تشکیل هویت مستقل بچهها
- فرق «نه» گفتن سالم با لجبازی چیه؟
- چرا نه گفتن بچهها مهمه و باید جدی گرفته بشه؟
- چطوری به بچهمون یاد بدیم نه گفتن سالم داشته باشه؟
- نقش نه گفتن در تربیت جنسی بچهها
تا حالا شده به بچهتون بگین "بدو بیا بریم خونه مامانبزرگ" و اون با یه "نهههه!" محکم جواب بده؟ یا مثلا ازش بخواین اسباببازیهاشو جمع کنه و باز هم "نه!" بشنوین؟ خیلی از مامانها و باباها تو این لحظهها بین دوتا حس گیر میافتن: هم نگران میشن که نکنه بچهشون لجباز یا یهدنده بشه، هم یه کوچولو ته دلشون خوشحال میشن که بچهشون جرات «نه گفتن» داره. اما واقعاً این «نه گفتن» خوبه یا بده؟ قراره تو این مقاله، با زبون خودمونی و کاربردی، درباره همین موضوع حرف بزنیم.
چرا بچهها «نه» گفتن رو زودتر از «چشم» گفتن یاد میگیرن؟
اگه دقت کرده باشین، بیشتر بچهها یه جایی بین ۲ تا ۳ سالگی وارد فاز «نه گفتن» میشن. یه چیزی شبیه طوفان میمونه! شما یه چیزی میگین، اونها نه میگن! حتی اگه همون چیزی باشه که خودشون خواسته بودن.
این فاز بهخاطر رشد ذهنی بچهست. بچه داره کمکم میفهمه که یه "من" جدا از مامان و باباشه. اون دیگه فقط یه نوزاد وابسته نیست، داره هویتش شکل میگیره. برای اینکه نشون بده نظر و خواستهی خودش هم مهمه، "نه" میگه. این یعنی داره استقلال پیدا میکنه.
فرق «نه» گفتن سالم با لجبازی چیه؟
خیلی از مامانها وقتی بچهشون «نه» میگه، سریع برچسب لجبازی میزنن. اما واقعیت اینه که لجبازی با نه گفتن فرق داره. نه گفتن ممکنه از سر نیاز به استقلال باشه، اما لجبازی معمولاً از روی فشار یا واکنش به کنترل زیاد اتفاق میافته.
یه مثال ساده:
بچهای که میگه «نمیخوام بخوابم» چون هنوز بازی نکرده، داره نیازشو اعلام میکنه.
اما بچهای که با وجود خستگی و برنامهی خواب منظم، فقط چون شما گفتین "بخواب"، میگه "نه"، داره لج میکنه.
چرا نه گفتن بچهها مهمه و باید جدی گرفته بشه؟
تو دنیایی که خیلی وقتا از آدما توقع دارن فقط «چشم» بگن، یه بچه که یاد گرفته مرز داره و میتونه بگه «نه»، در واقع داره آیندهی سالمتری برای خودش میسازه.
_نه گفتن باعث میشه بچهها راحتتر از خودشون در برابر زورگویی و آزار دفاع کنن.
_ اعتمادبهنفس پیدا میکنن و میدونن نظرشون مهمه.
_ تو روابطشون در آینده کمتر دچار سوءاستفاده میشن.
چطوری به بچهمون یاد بدیم نه گفتن سالم داشته باشه؟
حالا که فهمیدیم نه گفتن یه مهارته، باید یادشون بدیم که چطوری درست ازش استفاده کنن.
خودمون الگو باشیم
اگه همیشه همهچیزو میپذیریم و بلد نیستیم "نه" بگیم، بچهمونم یاد نمیگیره مرز داشته باشه. گاهی جلوی خودش بگیم: "نه، الان خستهم نمیتونم بیام."
احساساتشو جدی بگیریم
وقتی بچه میگه "نه"، به جای دعوا و سرزنش، ازش بپرسیم: "چرا دوست نداری؟ بگو تا بفهمم." اینطوری احساس امنیت پیدا میکنه.
مرز مشخص کنیم
"نه گفتن" به معنی بیقانونی نیست. میتونیم بهش بگیم: "میتونی بگی دوست نداری الان حموم بری، ولی باید تا قبل خواب بری. انتخاب با خودته."
بازی تمرینی انجام بدیم
مثلا نقش بازی کنیم. ما ازش یه چیز ناعادلانه بخوایم، اون باید یاد بگیره بگه: "نه، این کار درست نیست."
وقتی بچهمون همیشه «نه» میگه چی کار کنیم؟
گاهی بچهها وارد یه فاز «همیشه نه» میشن. انگار هر چی بگیم، مخالفن. اینجا چند تا راهکار خوب داریم:
انتخاب بدیم
مثلا به جای اینکه بگین: "بیا لباس بپوش"، بگین: "میخوای تیشرت سبزتو بپوشی یا قرمزو؟" اینطوری احساس کنترل داره و کمتر نه میگه.
زمان بده
بعضی وقتا بچه فقط به کمی زمان نیاز داره تا آماده بشه. بگین: "ده دقیقه دیگه وقت جمعکردن بازیاس، باشه؟"
شوخی و بازی
مثلا بگین: "اگه الان بری حموم، اردک زردتو هم میبرم که باهات بازی کنه!" بچهها با شوخی راحتتر همکاری میکنن.
نقش نه گفتن در تربیت جنسی بچهها
یکی از جاهایی که «نه گفتن» خیلی حیاتی میشه، تو آموزشهای مربوط به حریم بدنی و تربیت جنسیه. بچهای که یاد گرفته وقتی دوست نداره چیزی رو قبول نکنه، میتونه از خودش در برابر لمس یا رفتار ناراحتکننده دفاع کنه.
مثلاً:
"اگه کسی خواست بغلت کنه و دوست نداشتی، میتونی بگی نه. این بدن توئه و تصمیمگیرندهاش خودتی."
کلام آخر
نه گفتن برای بچهها مثل تمرین عضلهست؛ هر چی بیشتر تمرین کنن، قویتر میشن. بهجای اینکه از "نه" گفتن بچهمون بترسیم، بهتره ازش استفاده کنیم برای ساختن بچهای با عزتنفس، مرز مشخص و آیندهای سالمتر.
یادتون نره:
- نه گفتن لجبازی نیست، یه مهارته.
- با پذیرش، راهنمایی و تمرین، میشه این مهارت رو به شکل درست پرورش داد.
- بچهای که "نه" گفتن رو بلد باشه، تو بزرگسالی راحتتر "بله"های با کیفیتتری میگه