
علائم افسردگی پدر بعد از تولد فرزند
قراره چی بدونیم؟
- افسردگی پدرانه یعنی چی ؟
- علائم افسردگی پدرانه چیه ؟
- چرا پدرها افسرده میشن؟
- چیکار میشه کرد؟
افسردگی پدر بعد از تولد فرزند
وقتی صحبت از افسردگی بعد از زایمان میشه، تقریباً همه یاد مادر میافتن. چون مادره که باردار بوده، زایمان کرده، شب بیداری کشیده و بدنش از سر تا پا زیر فشار رفته. اما یه نکتهی مهمی هست که معمولاً نادیده گرفته میشه و اون هم افسردگی پدر بعد از تولد بچهست. شاید عجیب به نظر برسه، ولی واقعاً مردها هم بعد از پدر شدن ممکنه وارد یه دورهی سخت و مبهم از نظر روحی بشن. این موضوع واقعیه و اتفاقاً بیشتر از اون چیزی که فکر میکنی اتفاق میافته.
افسردگی پدرانه یعنی چی؟
افسردگی پدرانه یه حالت روحیه که معمولاً تو چند هفته یا حتی چند ماه بعد از تولد بچه بروز میکنه.این وضعیت ممکنه باعث بشه پدر احساس بیحوصلگی، اضطراب، خشم، یا حتی بیفایدگی کنه. بعضیهاشون خودشونم متوجه نمیشن چرا اینقدر بیحوصله یا بیانگیزهان. چون عادت نداریم افسردگی رو در پدرها جدی بگیریم، یا حتی بشناسیم.
علائم افسردگی پدر بعد از زایمان چیه؟
• بیحوصلگی یا کلافگی دائمی
• زود عصبانی شدن یا حساس شدن سر چیزای کوچیک
• دوری کردن از شریک زندگی یا فرزند
• نداشتن انگیزه برای انجام کارهایی که قبلاً لذتبخش بودن
• خواب زیاد یا بیخوابی
• نگرانیهای شدید مالی یا احساسی
• احساس بیعرضگی یا بیارزش بودن
• گاهی حتی افزایش مصرف دخانیات یا الکل
نکتهی مهم اینجاست که این علائم همیشه آشکار نیستن. گاهی پشت ظاهر خونسرد یا حتی رفتارهای پرخاشگرانه پنهان میشن.
چرا پدرها ممکنه دچار افسردگی بشن؟
• تغییرات شدید در سبک زندگی و برنامهی روزمره
• کمبود خواب و خستگی مداوم
• فشار مالی یا نگرانی از تأمین خانواده
• احساس طرد شدن یا بیتوجهی از طرف همسر
• نداشتن وقت برای خود
• و البته، گاهی خود تولد بچه هم باعث زنده شدن ترسها و عقدههای قدیمی تو ذهن پدر میشه
اگر پدر خودش قبلاً زمینهی افسردگی داشته باشه یا همسرش دچار افسردگی بعد زایمان باشه، احتمال بیشتری هست که خودش هم به این مشکل دچار بشه.
چرا افسردگی پدرانه معمولاً نادیده گرفته میشه؟
واقعیت اینه که بیشتر مردها بلد نیستن دربارهی احساساتشون حرف بزنن یا فکر میکنن اگه اعتراف کنن حال روحیشون خوب نیست، نشونهی ضعفه.جامعه هم معمولاً مردها رو بهعنوان “ستون خانواده” میبینه که باید همیشه قوی، خونسرد و بیصدا باشن. نتیجه؟ مردی که افسردهست، سکوت میکنه و به حال بدش عادت میده.
چهکار میشه کرد؟
1. شنیدن بدون قضاوت
به حرفهای مرد زندگیمون گوش بدیم، حتی اگه اولش با غرولند همراه باشه. پشت اون غر زدن ممکنه یه درد جدی پنهون شده باشه.
2. تشویق به کمک گرفتن
مراجعه به مشاور یا رواندرمانگر یه قدم بزرگ اما کاملاً منطقیه. نیازی به بحران جدی نیست تا سراغ درمان بریم.
3. تقسیم مسئولیتها
گاهی با یه مشارکت ساده در کارای خونه یا مراقبت از بچه، حس مفید بودن و تعلق برمیگرده.
4. اختصاص دادن زمان به خودِ پدر
همونطور که مادر نیاز داره گاهی تنها باشه، پدر هم احتیاج داره کمی دور از دغدغه، ذهنش رو آزاد کنه.
5. ایجاد فضای امن برای حرف زدن
بذار احساسات واقعیش رو بدون ترس از قضاوت بیان کنه. جملههایی مثل “چته باز؟” یا “زشته این حرفا برای یه مرد” واقعاً مخربن.
جمعبندی
پدر شدن مثل مادر شدن اتفاق بزرگیه. همراه با ترسها، تغییرات و فشارهای جدید. اگه پدری بعد از به دنیا اومدن بچهش دیگه اون آدم همیشگی نیست، نمیخنده، بیقراره یا از همه فاصله گرفته، بهتره جدی گرفته بشه.
افسردگی بعد از زایمان، فقط مخصوص مادرها نیست.سلامت روانی پدر، به اندازهی حضورش در زندگی کودک، مهمه.