
مامانای دهه هشتادی و دغدغه های متفاوت
قراره چی بدونیم:
- تفاوت نسلی مامانای دهه هشتادی با دیگر دهه ها
- دغدغه و روش تربیتی مامانای دهه هشتادی
- نسلی که دهه هشتادی ها تربیت میکنن
مامانای دهه هشتادی و دغدغههای متفاوت
تا همین چند سال پیش، مامان شدن یک تصویر مشخص داشت؛ یک زن با روپوش خونه، کمی خسته، گوشیای که فقط زنگ میخورد، و دغدغههایی مثل درست کردن غذا و خوابوندن بچه. اما حالا نسل جدید مامانها، مخصوصاً دهه هشتادیها، اومدن و تعریف مادر بودن رو عوض کردن.
مامانای دهه هشتادی با مادرای نسلهای قبل خیلی فرق دارن. نه اینکه بچهها براشون مهم نباشن، اتفاقاً خیلی هم بچهمحورن. ولی نحوه نگهداری، نوع تربیت و حتی سبک زندگیشون با نسل قبلی زمین تا آسمون فرق داره.
بچهداری در دنیای دیجیتال
اولین تفاوت بزرگ دنیای دیجیتاله. مامانای دهه هشتادی تقریباً از بچگی با اینترنت بزرگ شدن. حالا هم وقتی بچهشون حتی عطسه هم بکنه، بهجای تماس با مادرشون، اول سراغ گوگل یا اینستاگرام میرن. یک عالمه پیج آگاهی بخش به مامانا و روانشناسی دنبال میکنن، و دائم دنبال «روش درست» برای خوابوندن، غذا دادن یا تربیت بچه هستن.
گاهی همین موضوع باعث استرس میشه. این حجم از اطلاعات که بعضیاش حتی ضد و نقیضه، باعث میشه مامانای جوون دائماً خودشون رو با بقیه مقایسه کنن. فکر میکنن اگه بچهشون ساعت ۸ شب نخوابه، یه جای کار میلنگه. یا اگه مثل اون بلاگر معروف، اتاق بچهشون شبیه کاتالوگ ایکیا نباشه، مادر خوبی نیستن.
حفظ استقلال شخصی بعد از مادر شدن
مامانای دهه هشتادی برخلاف خیلی از مادرای قدیمیتر، نمیخوان فقط "مامانِ فلانی" باشن. اونا هنوز دنبال آرزوها و علایق شخصی خودشون هستن. خیلیهاشون همزمان با بچهداری، کار فریلنسری میکنن، کلاس میرن یا حتی کسبوکار خودشون رو راه انداختن. برای این نسل، مادر شدن پایان راه نیست، فقط یه مسیر جدید کنار مسیرهای دیگهست.
برای همینم هست که خیلی از این مامانها دنبال پشتیبانی از شریک زندگیشون هستن. دیگه اینطور نیست که همه مسائل کودک روی دوش مادر باشه. مامانای جدید انتظار دارن باباها هم به اندازه خودشون مسئولیت بپذیرن. عوض کردن پوشک، خوابوندن بچه یا بازی کردن باهاش، وظایفی نیست که فقط به مادر مربوط باشه.
روش تربیتی مادران دهه هشتادی
یکی دیگه از تفاوتهای مامانای دهه هشتادی، نگاه دقیقتر و آگاهانهترشونه. اونها دوست دارن بدونن چرا یه کارو میکنن، تأثیر بلندمدتش چیه، و چطور بچهای تربیت کنن که هم مستقل باشه، هم با اعتمادبهنفس. اما از اون طرف، چون منابع زیادی در دسترس دارن، همیشه یه ترسی ته دلشونه که "نکنه دارم اشتباه میکنم؟"
مثلاً مامانی که بچهاش رو با شیوه غیر تنبیهی تربیت میکنه، یه روز ممکنه زیر فشار و خستگی، صداش بره بالا و بعدش کلی عذاب وجدان بگیره. یا ممکنه بین دو روش تربیتی بمونه و ندونه کدوم بهتره.
این شک و تردیدها، اگرچه اذیتکنندهان، اما در عین حال نشونهی اهمیته. این مامانها نمیخوان فقط بچهای سالم و ساکت داشته باشن، میخوان آدم بهتری تحویل جامعه بدن.
دغدغه های مامانای دهه هشتادی
مامانای دهه هشتادی دغدغههایی دارن که تو نسلهای قبل خیلی مطرح نبود. مثلاً:
- فشار برای "مامان خوشتیپ" بودن تو اینستاگرام
- ترس از قضاوتهای اینترنتی
- کار کردن از خونه با نوزاد
- یا حتی تردید درباره بچهدار شدن تو این دنیای بیثبات
خیلی از این مامانها ممکنه وسط شیردهی یا خوابوندن بچه، به تغییرات اقلیمی، آیندهی تحصیلی بچه یا گرونی مهدکودک فکر کنن.
وجه اشتراک مادران دهه هشتادی با مادران نسل های قبل
با وجود تمام تفاوتها، یه چیز بین مامانای دیروز و امروز مشترکه: عشق بیقید و شرط به بچهها. فقط شکل ابرازش فرق کرده. حالا این عشق ممکنه تو ساختن یه غذای خوشگل باشه یا تو پست کردن یه ویدیو بامزه از خندهی بچه.
مامانای دهه هشتادی شاید بیشتر از هر نسلی تحت فشار باشن، چون باید همهچیز رو همزمان هندل کنن: مادر خوب، همسر همراه، زن موفق، و فردی مستقل. ولی واقعیت اینه که اونا دارن استانداردهای جدیدی برای مادر بودن تعریف میکنن. استانداردهایی که شاید راه رو برای نسل بعدی مادرها هم هموارتر کنه.